بعد من داشتم ریاضی میخوندم که علی اومد و گفت:آیلین؟
+ها؟
-ها چیه آخه؟بگو جونم عزیزم؟گلم،قشنگم؟
+علی بگو کار دارم عه.
-میگم نهار چی داشتیم؟
+ماکارونی دیگه.
-باوشه،بخون من رفتم.
با خودم یه سری تکون دادم که حالا واسه چی میخواست بدونه؟؟؟
بعداز چنددیقه اومده دوتا لقمه هم دستشه.میگم اینا چین علی؟
-شامه دیگه.بیا شامتو بخور بعدش دوباره بشین بخون.
مدادو گذاشتم کنارو میگم حالا چی هس اینا؟دوتا واسه من خیلیه ها.
+نه بابا یه لقمش واس خودمه،یکیشم واسه تو.
نگاه کردم دیدم یه چیزی مثل ماکارونیه اما مثل کوکوعه.
باتعجب گفتم علی این چیه؟
-ابداع خودمه،یکم تخم مرغ و آرد زدم توش و شد کوکو.
قیافمو جمع کردم وگفتم:آخه باماکارونی،کوکومیشه؟
-ای بابا غر نزن بخور ببین طعمش چیه.
-مسموم نشیم حالا.
-نه نمیشی بخور،بعدش غرغر کن.
خلاصه با هزارتا صلوات و خواندن فاتحه و صلوات خاصه تمام امام پیغمبرا چشمامو بستم و یه گاز از لقمه هه زدم.
یکم جویدم و دیدم نه همچین چیز بدی هم نشده،یکم فقط سنگین بود و نتونستم کل لقمه رو بخورم ،اما از علی این حجم از هنر بعید بود.البته کلی تشویقش کردم و گفتم خیلی خوب وخوشمزه شده و جای پیشرفت هم داره و ازاین حرفا دیگه.
++++++
از بعداز کامنتم به الینا برآن شدم تاراز دو اسمه بودنم رو کشف کنم.
امروز به مامانم میگم:مامان؟
مامانم سریع میگه:آخ آخ چیه مامان مریض شدی؟بیا ببینم تب داری یانه؟
میگم نه مادرمن یه سوالی دارم مریض نشدم بخدا.
بعد پرسیدم:مامان چرا من دواسمه ام؟مگه آیدا چشه که آیلین صدام میزنین؟مگه آیلین چش بود که شناسناممو آیدا گرفتید؟
ازاون طرف علی با خنده میگه:خب چرا به خر میگن الاغ و به الاغ میگن خر؟هردوتاش که یکیه.
میگم:دستت دردنکنه دیگه خرمونم کردی رفت.
مامانم گفت:اون موقع که میخواستیم برات اسم انتخاب کنیم خونواده من میخواستن اسمت آیدا باشه و خونواده پدرت میخواستن آیلین باشی.
بعدکه فهمیدیم برای آیلین شناسنامه نمیدن خونواده بابات اینا گفتن بذاریم آیلار صداش کنیم آیلین.
منم گفتم نه بذاریم آیدا صداش کنیم آیلین.
گفتم:خب مامان اسم آیدا که خیلی معانی بیشتر و قشنگ تری داره.تازه وقتی بمیرمم روسنگ قبرم اسم شناسنامه ایمو مینویسن.
-عه دیوونه،حالا کو تا بمیری؟
(یعننی حجم زیاد محبت داره فوران میکنه تو خونواده)
گفتم مامان ازالان به بعد اسم خودمو بگید باشه؟میخوام آیدا صدام بزنید.
-آخه الان دیگه سخته همه به آیلین عادت کردیم.
+خب ترکش کنید.
بابام از تو حال گفت:میدونی که ترک عادت موجب مرضه.
-نه هیچم موجب هیچی نیست.خب من اسم آیدارو دوست دارم نه آیلین.اصن اگه من یه روز بچه دارشدم اسمشو انتخاب نمیکنم تا وقتی خودش بزرگ شه و اسمشو انتخاب کنه.
+وبنده هم اکنون در کشمکش برای اینکه به همه عادت بدم تا آیدا صدام کنن.
++الهام گفته غلط کردی من همون آیلین صدات میزنم.
+++خب آیدا قشنگ تره،معنیاش بیشتر و بهتره خب عه....
شیطونیای دخترونه...برچسب : نویسنده : isheitonye بازدید : 27