اینکه توی یه جمع یه احمق وسط شوخی و خنده همه برگرده بهت بگه آیدا کی از کلاس ما.مدرسه ما.شهرما میری بیرون.
اینکه همه ساکت بشن و به دهنت چشم بدوزن تا یه چیزی تو جوابش بگی و بشه یه معزل بزرگ و تو با اینکه کلی جواب از ذهنت میگذره فقط یه لبخند بزنی که از تلخیش دهنت مثل زهرمار بشه و بگی ایشالا به وقتش خیلی سخته.
+معلم عربی از 10نمره بهت بده1 و ضرب در دو کنه بشی دو درحالی که میدونی حداقل 8میشدی که دیگه فاجعه است.فاجعه تر از اون اینه که بهش بگی که اشتباه کرده و اونم در جوابت بگه صلاح دونستم همین قدر نمره بدم.
+هه معاونمون میگه مغزش معیوبه.باورم نمیشد تااینکه بابام گفت راست میگه مخش تاب داره.
+واقعا من و این همه خوشبختی محاااااااله.
+مدیر مدرسه بعد اون همه زجر دادن اومد بهم گفت:تو دختر خوبی هستی بیا کدورتارو بذاریم کنار.(ممنون بعد این همه وقت مدیر گرامی)
+و دیگه ازاین به بعد فکر کردن بهش هم حرومه...
(×××تبصره:مورد آخر بدون شرح،بدون پرسش...)
شیطونیای دخترونه...برچسب : نویسنده : isheitonye بازدید : 44